کد مطلب:34041 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه











اثر محمد تقی جعفری. ترجمه و شرحی است مفصل بر نهج البلاغه كه متن آن براساس نسخه ی صبحی صالح است و تلاش شده است كه ترجمه ای روان و روشن ارائه گردد. مترجم و شارح محترم درباره ی سبك ترجمه ی خویش چنین نوشته است:

«جای تردید نیست كه هیچ ترجمه ای هر اندازه هم دقیق بوده باشد، نمی تواند معنایی

[صفحه 365]

را از زبانی به زبان دیگر چنان منتقل نماید كه هیچ گونه تغییر و تصرفی در آ معنا صورت نگیرد، زیرا خصوصیات كلمات و اشكال جمله بندی و مفاهیمی كه از حروف گوناگون در یك زبان متداول است، مستند به ریشه های روانی و اجتماعی و محیطی و تاریخی مردمی می باشد كه با آن زبان سخن می گویند. همچنین از نظر فصاحت و زیبایی، گاهی یك یا چند جمله با كلمات و حروف خاص در زبانی مثلا در عربی گفته می شود و معنای منظور را با فصاحت و زیبایی ادا می كند، در صورتی كه اگر همان چند جمله با خصوصیات مزبور به زبان فارسی ترجمه شود، اگر چه اصل معنا منتقل به لغات فارسی می گردد، ولی فصاحت و زیبایی را كه در عربی داشت از دست می دهد. به عنوان مثال: در خطبه ی یكم «الذی لا یدركه بعد الهمم و لا یناله غوص الفطن». اگر ما بخواهیم عین این دو جمله را به فارسی ترجمه كنیم، جنین می شود: «آن خداوندی كه خمتهای دور یا دوری همتها او را درك نمی كند و فرورفتن هشیاریها به او نایل نمی گردد». درست است كه معنای منظور از دو جمله ی مزبور در این ترجمه آمده است،.لی زیبایی و فصاحت بسیار عالی كه در آن دو جمله و حتی نكته ای كه در كلمه «بعد» وجود دارد، از بین رفته است. لذا ما مجبور شدیم در عین حال كه معنای منظور از جملات امیرالمومنین (ع) را به طور كامل در فارسی منعكس می نماییم، گاهی یك كلمه یا یك حرف را اضافه یا منها نمودیم و یا تغییری در شكل جمله بندی، تا حدی كه لطف و فصاحت جملات نهج البلاغه را هم از دست ندهیم صورت دادیم، مثلا دو جمله ی فوق را به ترتیب زیر ترجمه كردیم: (و همتهای دور پرواز آدمیان را از درك و احاطه به مقام شامخش نارسا و حوزه ی اعلای ربوبی اش از نفوذ هشیاری هشیاران به دور).»[1].

نمونه ی ترجمه

«ال و ان الشیطان قد جمع حزبه و استحلب خیله و رجله و ان بمعی لبصیرتی: ما لبست علی نفسی و لا لبس علی. و ایم الله لافر طن لهم حوضا انا ما تحه! لا یصدرون عنه و لا یعودون الیه.»[2].

آگاه باشید كه شیطان، سواران و پیادگان خود را جلب و بسیج نموده است. من بینایی ام را با خود دارم، هرگز امری را بر خود مشتبه نساخته ام و كسی نتوانسته است واقعیتی را بر من مشتبه بسازد. سوگند به خدا، حوضی برای آنان پر

[صفحه 366]

خواهم كرد كه ساقی آن خودم باشم كه اگر وارد آن حوض شوند نتوانند بیرون روند و اگر از آن بگریزند نتوانند برگردند.[3].


صفحه 365، 366.








    1. محمد تقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377 -1376 ش. ج 1، صص 4 -3.
    2. نهج البلاغه، خطبه ی 10.
    3. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 3، صص 196 -192.